الم شنگه
مرا از بند آویزان کنید سروته شاید فکرش از سرم بی افتد.......
وقتی که/گرمای نگاه/تو نیست اینـــــــمیشود حال و روز من وزمستان(!) سرما خوردگی های پی در پی تب ولرز های بی پایان چمدانت را می بــــــــــــستی مرگ ایســـــــــــــتاده بود نفس هایم را مــــــــی شمرد.
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |